شازده ما آرتین جانشازده ما آرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
عشقولانه من وباباییعشقولانه من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

❀ღشازده خونه ما...(آرتین)❀ღ

دندونی

نهمین مروارید

سلام قند عسلم بالاخره بعد از چند ماه تاخیر دندون نهمی هم در اومد وای الهی فدات بشم لثت همچین باد کرده بود که وقتی میدیدم دلم کباب میشد ولی خوب بالاخره نوکش زد بیرون و راحت شدی عزیزم.چون دندون آسیابه نتونستم عکسی ازش بگیرم.امروز منم وقت دندون پزشکی دارم از الان استرس گرفتم اصلا نمیترسما ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم خلاصه... این عکس پایینی نشون میده کدوم دندونها رو در آوردی و اما در مورد راه رفتن  چون جنابعالی یه خورده تنبل تشریف داری فعلا نمی خوای راه بری،به همین خاطر پیشنهاد کردن که این وسیله رو تهیه کنیم شاید یه تکونی به خودت دادی گلم داره موهاشو شونه میکنه مامان فدای این شیرین کاریات بشه الهی ...
2 بهمن 1392

آرتین بلا

سلام گلم بازم مامان بدقول شد نمیدونم چرا این روزها اصلا دل و دماغ نت و وبلاگ ندارم شاید از سرماخوردگی باشه آخه سرما خوردم اساسی، الان یه هفته است که مریضم و خوب نمیشم.خوب بگذریم... گل پسرم این ماه از ماههای قبل شیطونتر شدی دیگه کاملا همه چی رو میفهمی وقتی میگیم برو یه چیزی رو بیار میری و میاری. فقط یه خورده خوب غذا نمیخوری که نمیدونم باید چیکار کنم فقط دوست داری شیر بخوری تند تند هم میام بغلم و میگی مَمَ از  وقتی که از پستونک بازت کردم بیشتر به شیر وابسته شدی چیکار کنم خود کرده را تدبیر نیست اینم عکسی از کارهای آرتین بالاخره یاد گرفتی که حلقه ها رو بندازی جاش البته نامرتب(خوب یواش یواش دیگه)     ک...
23 دی 1392

سیزده ماهگی

سلام گلم سیزده ماهگیت مبارک گل پسرم  باید منو ببخشی آخه این چند روز به خاطر اینکه خانم جون(مادر بزرگ مامان)رو از دست دادیم اصلا دل و دماغ هیچ کار رو نداشتم به خاطر همین زیاد نتونستم بیام وبلاگت و از کارای جدیدت بنویسم قول میدم جبران کنم این ماه پیشرفتهای خوبی داشتی.مامان،بابا،قاقا،به به رو قشنگ میگی و من و بابا هم دلمون ضعف میره از مبل میگیری بلند میشی بعد دستهاتو ول میکنی 2 3 ثانیه وایمیستی بعد که متوجه شدی خودت وایستادی شاید از روی ترس خودتو میندازی زمین، وقتی بهت میگیم آرتین چراغ رو روشن کن از دیوار میگیری بلند میشی و کلید برق و میزنی و تازه ذوقم میکنی،از روی عکس مامان و بابا رو نشون میدی ولی وقتی بابا خونست و میگم ب...
12 دی 1392
1