شازده ما آرتین جانشازده ما آرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره
عشقولانه من وباباییعشقولانه من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه سن داره

❀ღشازده خونه ما...(آرتین)❀ღ

دندونی

آب بازی

سلام عسلم به خاطر عید فطر بابایی دو روز تعطیل بود ما هم رفتیم اسکو پیش مادرجون اینا که به خاطر کار پدر جون یه مدتی هست که اونجا ساکن شدن.و اما شما عاشق آب بازی بودی و از تو حوض بیرون نمیومدی ...
9 مرداد 1393

افطاری

سلام گلم دو روز پیش یعنی شنبه یه مهمهونی کوچولو داشتیم قرار شد باباجون اینا به همراه عمه وعمو اینا بیان خونمون برای افطاری.اولش اصلا اذیت نکردی و منم تند تند همه کارامو کردم ولی وقتی سفره رو پهن کردیم شیطونی شما هم شروع شد همش دور سفره بدو بدو میکردی و در نهایت کار خودتو کردی و یکی از بشقابارو شکوندی امان از دست کارای تو.... بعدشم که مهمونامون اومدن با بچه ها کلکل میکردیو وسایلتو بهشون نمیدادی ولی در کل مهمونی خوبی بود خدا رو شکر همه چی خوب شده بود.ایشالا به مهمونامونم خوش گذشته باشه فقط این دو تا عکس و دارم اونم قبل از اینکه مهمونا بیان انداختم(البته تکمیل نیست) اینم دسر خورده شیشه است  ...
6 مرداد 1393

نوزده ماهگی

خوب من  ...  نام تو مرا هميشه مست می كند ...  بهتر از شراب ...  بهتر از تمام شعرهای ناب ...  نام تو اگرچه بهترين سرود زندگي ست ...  من تورا به خلوت خدايی خيال خود،   " بهترين بهترين من" خطاب می كنم ...  بهترين بهترين من...  فرزندم ،نورچشمم،پاره تنم... توآمدی با لبخند شیرینت،باگرمای دلپذیرت،بانگاه بی نظیرت. چگونه برایت از شادیم بگویم؟ازشوق دیدارت...از لحظه تولدت... توآمدی وبه زندگیمان رنگ تازه ای دادی...چونان رنگ گلهای بهشتی با عطری دلاویز وبه غایت مدهوش کننده... عظمت پروردگار رادرظرایف وجوددوست داشتنی ات می جوییم وخداراباتمام ذرات وجودمان می ستا...
12 تير 1393
1