شازده ما آرتین جانشازده ما آرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
عشقولانه من وباباییعشقولانه من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

❀ღشازده خونه ما...(آرتین)❀ღ

دندونی

شب یلدا93

سلام عشقم عزیز دلم دیشب شب یلدا بود و قرار بود ما امسال بریم خونه پدرجون اینا که متاسفانه صبح دیروز خبردار شدیم که عموجان(عموی من)تو بیمارستان بخش ICU بستری شده،از اونجایی که قرار شد پدر جون شب پیش عمو جون بمونه ما هم تصمیم گرفتیم که مادرجون به همراه خاله جون،عمو و عمه بیان خونه ما(البته بعد کلی اصرار) شب خوبی بود فقط جای پدرجون و عموجون خیلی خالی بود بریم سراغ عکسها هندونه رو که گذاشتیم وسط شروع کردی به انگولک کردن ببین چه جوری داری نگاه میکنی نه دیگه طاقت نیاوردی ماشالا هزار ماشالا یه قاچ کامل خوردی(میترسیدم شب نم بزنی) اینم از مهندس بعد از خوردن هندو...
1 دی 1393

پنجمین اصلاح مو

سلام قند عسلم ببخشید که اینقدر دیر به دیر میام آخه متاسفانه 13 آذر ماه یعنی درست فردای تولدت،خاله جون (خاله من) به رحمت خدا رفت به خاطر همین یه چند روزی رفته بودیم رشت. بعد 21 آذر هم اینجا براش مراسم گرفتیم بعد از اونم 27 آذر اولین سالگرد خانم جون(مادر بزرگم)بود.خلاصه اینکه این دو سه هفته مشغول این مراسما بودیم. عزیزم باید ببخشی نمی خواستم تو وبلاگت خاطرات بد ثبت کنم فقط گفتم که بدونی چرا دیر اومدم اینجا رشته رفته بودیم سرخاک خاله جون(مراسم سومین روز) بابایی گذاشته پشت وانت عکستو انداخته دیروز بردیمت آرایشگاه برای اصلاح مو،مثل آقا نشستی و آرایشگره موهاتو کوتاه کرد بهت میگفت پایینو نگاه کن سرتو میاوردی پایینT میگفت بالا رو...
29 آذر 1393

جشن تولد 2 سالگی

سلام عزیزم همون طور که بهت قول داده بودم این پست شامل عکسهای جشن تولدت میشه اول از همه تزیین خونه توسط مامان که خیلی مختصر درست شده این شمع تولد یک سالگیته که برات نگهش داشتم اینم اولین لباسیه که تو بیمارستان پوشیده بودی عزیز دلم وقتی من داشتم کارای تزیین و انجام میدادم اومدی وایستادی که عکستو بگیرم داری واسه خودت دست میزنی اینجا هم داری بشکن میزنه داری بادکنک بازی میکنی و اما کیک تولد و شروع جشن اینجا هم داری میرقصی و اما کادوها از طرف پدر جون و مادر جون وجه نقد خاله جو...
12 آذر 1393

تولدت مبارک

سلام پسر عزیزم نازنینم لحظه ی ورودت به دروازه ی قلبم ولبخندشکفتنت به باغچه ی دنیا رو اول به خودم چون سراغاز حس خوشبختی من است وسپس به تواز ته دلم تبریک میگم … دو سالگیت مبارک امروز تولد 2 سالگیته،2 سال با تو بودن مثل برق و باد گذشت ولی شیرین گذشت.وقتی به پشت سرم نگاه میکنم میبینم که دلم خیلی واسه اون روزها تنگ شده،واسه اولین دیدار،واسه اولین خندت...ایشالا 120 ساله بشی گلم                                                                   ...
12 آذر 1393
1