شازده ما آرتین جانشازده ما آرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره
عشقولانه من وباباییعشقولانه من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

❀ღشازده خونه ما...(آرتین)❀ღ

دندونی

آرتین شیطون

1392/9/5 13:40
نویسنده : مامان سعیده
454 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم

ببخشید که این دفعه دیر آپ کردم آخه تقصیر خودته چون اونقدر شیطون شدی که حتی یه لحظه هم نمیشه تنهات بذارم وقتی که خوابیدی تند تند به کارهای خونه میرسم تازه از روزی هم که از پستونک گرفتمت خیلی بدقلق شدی شبها اصلا نمیخوابی منم تسلیم شدم دوباره بهت پستونک دادم اما ذهی خیال باطل حتی دهنتم باز نمیکنی من موندم و در حسرت یه خواب خوبخمیازه

خلاصه عزیزکم یه سری عکس از شیطونیات انداختم که برات میذارم

اول از همه کشوهای خونه از دست شما در امان نیستن

اوایل از در یخچال میگرفتی و بلند میشدی

ولی حالا داخل یخچال و بازرسی میکنی

اینم از بالا رفتن تختخواب

بالا رفتن ار مبل

تازه خوشحال هم هستی که فتح کردی

این کارت خیلی خطرناکه میترسم برگرده روت

به این صندلی هم رحم نمیکنی

دسی دسی

بازم آرتین غرق در تماشای TV

و چند مورد شیطونیای دیگه که ازشون عکس ندارم ...

راستی دو روزی هست که از مبلها میگیری و راه میری یه صداهای عجیب وغریب از خودت در میاری و خیلی کارهای دیگه که فقط همینها یادمه آخه از یه طرف هم شما الان پیشمی و نمیذاری مطالبو دقیق و راحت تایپ کنم.عزیزم دیگه چیزی تا تولدت هم نمونده از الان پیشاپیش تولدت میارکماچماچماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان ارشیا
5 آذر 92 13:51
سلامفدات بشم با این شیطنتهای قشنگت همیشه شاد و سلامت باشی عزیزم
مامان سعیده
پاسخ
مرسی خاله
مامان سایمان
5 آذر 92 14:05
ای جونم مممممممممم چه گل پسر نازی ییییییی
الهام مامان محیا
5 آذر 92 18:24
ماشالله به این وروجک پر انرژی من که همه ی کمد ها رو سه تا سه تا با شال و روسری بستم
مامان سعیده
پاسخ
بالش گذاشتم برداشت انداخت اونور
الهام
5 آذر 92 18:43
تقصیر خودته دیگه دوستم حالا چه عجله ای داشتی گل پسر که همه چیش به موقع بود هم غذاشو میخورد هم شیرشو آخه با پستونکش چکار داشتی شمانه میخوام بدونم
مامان سعیده
پاسخ
همینو بگو بخدا نونت کم بود آبت کم بود آخه این چه کاری بود من کردم
مامان امین
5 آذر 92 21:07
قربون شیرن کاریهات برم آرتین جون که واقعا شیطون بلایی شدی برا خودت. سعیده جون از بی خوابی شبانه نگو که دلم پره....آخه امین هم شبها اصلا راحت نمیخوابه و همش گریه میکنه تو خواب. با این وضع منم دیگه روزها حوصله هیییییچ کاری رو ندارم.
مامان سعیده
پاسخ
بیا بخوابیم
مامان محمدحسین
5 آذر 92 22:38
وای عزیزم چه شیطونی شده برای خودش.... ما هم این مشکل را هنوز هم داریم (گرفتن پستونک) ....
مامان سعیده
پاسخ
وای عجله نکنیا من الان خیلی پشیمونم
sepideh
6 آذر 92 14:54
khob bache bayad sheytoon bashe dighe
الهام مامان محیا
10 آذر 92 13:03
ماشالله به این پسر شیطون فکر کنم یه دقیقه هم بی کار نمیشی تو خونه عاشق همین پر کاریت هستم وروجک
مامان سعیده
پاسخ
آره دقیقا یه لحظه هم آروم نمیشینه
مامان ماهان
11 آذر 92 2:58
ماشالله به این پسرفداات خاله تحمل دوريتو نداره
مامان اهورا(نرگس)
22 آذر 92 10:39
ماشالله!!!!!خب مامانی من فعالم دیگه!!!!
مامان سعیده
پاسخ
بله من فعالم ولی پدر مامانمو در میارم