خبرهای جدید
سلام گلم
میدونم خیلی دیر اومدم آخه تقصیر من نیست،تلفن خونمون به علت نوسازی قطع بود و در نتیجه اینترنت نداشتیم.وای که نمیدونم از کجا شروع کنم
اول از همه بگم که قند عسلم 17 ماهگیت مبارک
اینم بگما اندازه یه زلزله 7 8 ریشتری شیطون شدی اصلا یه لحظه هم نمیشه تنهات گذاشت از کارها و شیطونیای جدیدت فرصت نکردم عکس بندازم تو یه پست جدید همه رو با مدرک برات میذارم
خبر بعدی اینکه تو این مدت مروارید چهاردهم هم در اومد
خوب بریم سراغ عکسها تا روی هر کدوم توضیح بدم که چه اتفاقاتی افتاده
یه روز وقتی داشتیم میرفتیم خونه پدرجون سر راه از ایم ماشینها بود که سوارت کردم اولش فکر کردم شاید بترسی ولی خدا رو شکر خیلی هم خوشت اومده بود
تازه فرمونشم با دستت میچرخوندی
داشتیم میرفتیم گردش شما هم رفته بودی در خونه همسایه رو میزدی خوبه حالا کسی خونه نبود
یه روزم با بابایی رفته بودی مغازه به گفته بابا خیلی بازی کردی و البته شلوغی
خوووووووووووووب خبر سوم اینکه 15 اردیبهشت تولد مامان بود و بابایی هم حسابی غافلگیرم کرد
اول با کیک تولد
بعدشم کادویه تولد
خیلی شرمندم کرد بازم از همین جا ازش تشکر میکنم دستت درد نکنه همسر عزیزم
اینجام حیاط خونه خدابیامرز خانم جونه که به خاطر لیله الرغایب رفته بودیم اونجا تا براش خیرات بدیم منم از فرصت استفاده کردم و چند تا عکس انداختم که همین دو تا خوب شده بود که برات میذارم
و اما خبر آخر اینکه خاله جون سپیده داره متاهل میشه و ایشالا سه شنبه 23 ام عقدکنونشه.برای تموم تازه عروسها آرزوی خوشبختی داریم. چند روز مشغول تدارک عقدیم ایشالا بعد از مراسم با عکسهای جدید برمیگردم
در آخر دوست دارم هزارتا