شازده ما آرتین جانشازده ما آرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
عشقولانه من وباباییعشقولانه من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

❀ღشازده خونه ما...(آرتین)❀ღ

دندونی

هفته ای که پشت سر گذاشتیم

1393/11/2 16:53
نویسنده : مامان سعیده
887 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق من

خوشگل مامان بازم دیر اومدم امان از دست این مامان تنبل

هفته پیش سه شنبه(23 دی) با پدر جون و مادر جون رفتیم رشت،بابایی با ما نیومد چون کار داشت.رفتیم رشت چون چهلم خدا بیاموز خاله جون (خاله من)بود

امان از دست آرتین که اونجا اینقدر شیطونی کرد که اصلا نفهمیدم چه جوری رفتیم و برگشتیم.هوای رشت گرم بود به همین علت باعث شد که من و تو  سرما بخوریم آخه از هوای سرد اینجا یهو وارد هوای گرم شدیم و هوا به هوا شدیم خخخخخ

اینجا موفع رفتن تو جاده است که هوا اونقدر گرم بود که بلوزتو در آوردم 

عینک منو ازم گرفتی و زدی به چشمت

اینجا هم داری با آیسن(دختر دخترخالم)بازی میکنی .غش غش میخندیدی

لم دادی رو مبل داری TV تماشا میکنی

اینجا هم بعد از مسجد رفته بودیم تالار برای شام که اونجا فقط آتیش سوزوندی

همین یه دقیقه رو نشسته بودی که ازت عکس گرفتم بقیه همش سر پا بودیم(من و تو)

اما از پیشرفتهات بگم که قشنگ یاد گرفتی بوس میکنی و بوس میفرستی(قبلا وقتی بهت میگفتیم بوس کن فقط لبتو میچسبوندی)الان یاد گرفتی از این بوسهای آبدار میکنی.

میگیم آقا پلیسه چیکار کرد تو هم میگی بَبو بَبو بَبو

گوشی یا آیفونو بر میداری میگی بلـــــــــــــــــــــــــــی(همین جور کشیده)

کلماتی که میگی:

آقا پلیسه:آبوبی

مهین:مهـــــــــــــین

گوسفند:ببعی

گربه:پیشی پیشی

رقصیدن:نانای نانای

عکس:عکس

دوغ:غو

فعلا همینا یادمهچشمک

و اما دیروز 1 بهمن تولد پدر جون بود

بابای عزیزم ایشالا 120 ساله بشی و سایه ت همیشه بالای سرمون باشه

اینم از تولد که به شما بیشتر از همه خوش گذشت

پسرم دوست دارم خیلی زیـــــــــــــــــــــــــــــــادمحبتمحبتمحبتمحبت

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان فهیمه
4 بهمن 93 11:02
عزیزم چه لمی هم داده داره تی وی میبینهعینکشووووووو